پیام‌ها و دستخط‌های بیت ‌العدل اعظم

مجموعه‌ها

مجموعه‌ای در مورد دفاع از امر و استفاده از گفتار

 

 

 

دفاع از امر و استفاده از گفتار

 

 

 

 

مجموعه‌ای از نصوص مبارکه

و ترجمه‌ای از دستخط‌های صادره توسّط و یا از طرف 

حضرت ولیّ‌امرالله و بیت العدل اعظم الهی

 

(از:  مرکز جهانی بهائی)

 

 

منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله

 

یا اسمی بیان نفوذ میطلبد چه اگر نافذ نباشد مؤثّر نخواهد بود.  و نفوذ آن معلّق به انفاس طیّبه و قلوب صافیه بوده و هم‌چنین اعتدال میطلبد چه اگر اعتدال نباشد سامع متحمّل نخواهد شد و در اوّل بر اعراض قیام نماید.  و اعتدال امتزاج بیان است به حکمت‌هایی که در زبر و الواح نازل شده و چون جوهر دارای این دو شیء شد او است جوهر فاعل که علّت و سبب کلّیّه است از برای تقلیب وجود و اینست مقام نصرت کلّیّه و غلبهٴ الهیّه.

(مجموعه‌ای از الواح جمال اقدس ابهی که بعد از کتاب اقدس نازل شده، لانگنهاین - آلمان:  لجنۀ نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، چاپ اوّل، ۱۳۷ بدیع، ص ۱۲۳–۱۲۲)[۱]

 

گفتار نیک و صدق در بلندی مقام و شأن مانند آفتاب است که از افق سماء دانش اشراق نموده.

(مجموعه‌ای از الواح جمال اقدس ابهی که بعد از کتاب اقدس نازل شده، ص ۲۱)[۲]

 

ای اهل بها با جمیع اهل عالم به روح و ریحان معاشرت نمایید. اگر نزد شما کلمه‌ئی و یا جوهری است که دون شما از آن محروم به لسان محبّت و شفقت القا نمایید.  اگر قبول شد و اثر نمود مقصد حاصل والّا او را به او گذارید و در بارهء او دعا نمایید نه جفا.  لسان شفقت جذّاب قلوبست و مائدهء روح و بمثابهء معانی است از برای الفاظ و مانند افق است از برای اشراق آفتاب حکمت و دانایی.

(منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله، شمارۀ ۱۳۲، کتابخانۀ مراجع و آثار بهائی)[۳]

 

قل یا قوم لا تفسدوا فی الأرض و لا تحاربوا مع احد. ان اصبروا فی کلّ الأمور و توکّلوا علی اللّه و کونوا من المتوکّلین ان انصروا ربّکم الرّحمن بسیوف الحکمة و البیان و انّ هذا شأن الانسان و من دون ذلک لا ینبغی للّه الملک السّبحان.

(منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله، شمارۀ ۱۳۶، کتابخانۀ مراجع و آثار بهائی)[۴]

 

ایّاکم ان لا تحاربوا مع نفس بل ذکّروها بالبیان الحسنة و الموعظة البالغة.  ان کانت متذکّرة فلها والّا فأعرضوا عنها ثمّ اقبلوا الی شطر القدس مقرّ قدس منیر.

(منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله، شمارۀ ۱۲۸، کتابخانۀ مراجع و آثار بهائی)[۵]

 

زبان ناریست افسرده و کثرت بیان سمّی است هلاک‌کننده.  نار ظاهری اجساد را محترق نماید و نار لسان ارواح و افئده را بگدازد.  اثر آن نار به ساعتی فانی شود و اثر این نار به قرنی باقی ماند.

(کتاب ایقان، کتابخانۀ مراجع و آثار بهائی)[۶]

 

قل انّ البیان جوهر یطلب النّفوذ و الاعتدال.  امّا النّفوذ معلّق باللّطافة و اللّطافة منوطة بالقلوب الفارغة الصّافیة و امّا الاعتدال امتزاجه بالحکمة الّتی نزّلناها فی الزّبر و الألواح.  تفکّر فیما نزّل من سمآء مشیّة ربّک الفیّاض لتعرف ما اردناه فی غیاهب الآیات.

(آرشیو مرکز جهانی)[۷]

 

ولکن نگارنده را سزاوار آنکه از غرض نفس و هوی مقدّس باشد و به طراز عدل و انصاف مزیّن.  و در امور به قدر مقدور تفحّص نماید تا بر حقیقت آن آگاه شود و بنگارد.

(مجموعه‌ای از الواح جمال اقدس ابهی که بعد از کتاب اقدس نازل شده، ص ۲۱)[۸]

 

از برای هر کلمه‌ئی روحی است.  لذا باید متکلّم و مبیّن ملاحظه نمایند و به وقت و مقام کلمه القا فرمایند.  چه که از برای هر کلمه اثری موجود و مشهود.

(آرشیو مرکز جهانی)[۹]

 

اینکه مرقوم داشته بودید یکی از دوستان رساله‌ئی نوشته تلقای وجه عرض شد.  هذا ما نزّل فی الجواب الیوم آنچه نوشته می‌شود باید به کمال دقّت ملاحظه نمود تا سبب اختلاف واقع نشود و محلّ ایراد قوم نگردد.  آنچه الیوم دوستان حقّ به آن متکلّمند بر مسمع اهل ارضست.  در لوح حکمت این کلمه نازل انّ آذان المعرضین ممدودة الینا لیستمعوا ما یعترضون به علی اللّه المهیمن القیّوم.  این فقره خالی از اهمّیّت نیست.  باید آنچه نوشته می‌شود از حکمت خارج نشود و در کلمات طبیعت شیر مستور باشد تا اطفال روزگار به آن تربیت شوند و به مقام بلوغ فایز گردند.  از قبل ذکر نمودیم که یک کلمه بمثابهٴ ربیع است عالم قلوب از او تازه و خرّم شود و کلمهٴ دیگر بمثابهٴ سموم ازهار و اوراد را بسوزاند.  انشآءاللّه مؤلّفین از دوستان حقّ باید بنویسند آنچه را که نفوس منصفه بپذیرند و نزد قوم محلّ ایراد واقع نشود.

(آرشیو مرکز جهانی)[۱۰]

این مظلوم حزب اللّه را از فساد و نزاع منع فرمود و به اعمال طیّبه و اخلاق مرضیّهٴ روحانیّه دعوت نمود.  امروز جنودی که ناصر امرند اعمال و اخلاقست.  طوبی لمن تمسّک بهما و ویل للمعرضین.

(مجموعه‌ای از الواح جمال اقدس ابهی که بعد از کتاب اقدس نازل شده، ص ۴۹)[۱۱]

 

نزاع و جدال را نهی فرمود نهیاً عظیما فی الکتاب.  هذا امر اللّه فی هذا الظّهور الأعظم و عصمه من حکم المحو و زیّنه بطراز الاثبات.  انّه هو العلیم الحکیم.

(مجموعه‌ای از الواح جمال اقدس ابهی که بعد از کتاب اقدس نازل شده، ص ۱۳۵)[۱۲]

 

منتخباتی از آثار حضرت عبدالبهاء

 

ای احبّای الهی در این دور مقدّس نزاع و جدال ممنوع و هر متعدّی محروم.  باید با جمیع طوایف و قبایل چه آشنا و چه بیگانه نهایت محبّت و راستی و درستی کرد و مهربانی از روی قلب نمود بلکه رعایت و محبّت را به درجه‌ئی رساند که بیگانه خود را آشنا بیند و دشمن خود را دوست شمرد یعنی ابداً تفاوت معامله گمان نکند.  زیرا اطلاق امریست الهی و تقیید از خواصّ امکانی.  لهذا باید فضایل و کمالات از حقیقت هر انسانی ظاهر شود و پرتوش شمول بر عموم یابد.  مثلاً انوار آفتاب عالم‌تابست و باران رحمت پروردگار مبذول بر عالمیان.  نسیم جان‌بخش هر ذی ‌روح را پرورش دهد و مائدهٴ الهی جمیع کائنات حیّ را نصیب شود.  به هم‌چنین عواطف و الطاف بندگان حقّ باید به نحو اطلاق شامل جمیع بشر گردد.  در این مقام ابداً تقیید و تخصیص جائز نه.

(الواح وصایای مبارکۀ حضرت عبدالبهاء، کتابخانۀ مراجع و آثار بهائی)[۱۳]

 

باری ای احبّای الهی صریح کتاب الهی اینست که اگر دو نفس در مسئله‌ئی از مسائل الهیّه جدال و بحث نمایند و اختلاف و منازعه نمایند هر دو باطلند.

(مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد ۳،صفحۀ ۵، کتابخانۀ مراجع و آثار بهائی)[۱۴]

 

و اتّبع سنّة ربّک و لا تقل ما لم‌ تستطع الآذان علی استماعه.  لأنّه بمثابة الموائد الطّیّبة للصّبیان.  و انّ الأطعمة مهما کانت لذیذة بدیعة طیّبة ولکن لا یتحمّلها قوی معآء الرّضیع من الأطفال.  اذاً ینبغی اعطآء کلّ ذی حقّ حقّه.

 

و لا کلّ ما یعلم یقال و لا کلّ ما یقال حان وقته و لا کلّ ما حان وقته حضر اهله.  انّ ذلک من الحکمة البالغة فی الأمور فلا تغفل عنها ان کنت من اهل العزم فی جمیع الشّؤون.  بل شخّص العلل و الأمراض و العیآء و الأعراض ثمّ العلاج و هذا منهاج المهرة من حذّاق الأطبّآء.

(آرشیو مرکز جهانی)[۱۵]

 

باید یاران کل در جزئی و کلّی امور مواظبت نمایند و مشورت کنند و بالاتّفاق مقاومت فساد و فتن نمایند و در حسن معاشرت و اعتدال حرکت و حرمت و رعایت یکدیگر و مرحمت و عنایت با سایر طوایف کوشند و صبر و تحمّل نمایند تا مغناطیس تأیید ملکوت ابهی گردند و قوّهٴ جاذبهٴ جنود لم‌تروها شوند.

(منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد اوّل، شمارۀ ۱۹۴، کتابخانۀ مراجع و آثار بهائی)[۱۶]

 

شب و روز در فکر نشر نفحات الله باشیم نه تتبّع در شبهات و ترویج و تأویل و تشهیر متشابهات فکر خویش را به کنار بگذاریم و از کم و بیش چشم پوشیم نه اظهار تألّم نماییم نه بهتان تظلّم به کلّی خود را فراموش نماییم و از خمر عنایت و فنا در جمال ابهی پر جوش و خروش شویم.

(آرشیو مرکز جهانی)[۱۷]

 

باید افکار عمومیّه را متوجّه آنچه الیوم لایق و سزاوار است نمود و این ممکن نه الّا به بیان کافی و اقامهٴ دلیل واضح مبرهن وافی چه که بیچارگان اهالی از عالم و خود بی‌خبرند و شبهه‌ئی نیست که سعادت خود را طالب و آمل ولکن حجبات جهل حائل و حاجز گشته. 

(رسالۀ مدنیّه، کتابخانۀ مراجع و آثار بهائی)[۱۸]

 

امیدم چنان است که در تألیف این کتاب موفّق شوی ولی باید عبارت بسیار ملایم و مدارا باشد و در نهایت ادب بنگاری نظر به عبارات آن شخص معترض نکنی زیرا او انسانی بود پرغرض و بی‌ادب هر کس ادنی انصافی داشته باشد می‌فهمد که این شخص آنچه نوشته است به نهایت غرض و عداوت مرقوم داشته است همین برهان کافی بر بطلانست.

(آرشیو مرکز جهانی)[۱۹]

 

ترجمۀ منتخباتی از توقیعات حضرت ولیّ‌امرالله و نامه‌های صادره از جانب آن حضرت

 

در بارۀ چاپ و انتشار مقالات و جزوات مربوط به مسائل مناقشه‌آمیزِ سیاسی روز، مایلم به همکاران عزیزم یادآور شوم که در حال حاضر که امر الله هنوز دوران طفولیّت‌ خود را طی می‌کند هر تجزیه و تحلیل مشروح توسّط احبّا از جزئیّات مواضیع رایج در مباحث عمومی، اغلب در دوایر خاصّی به خطا تعبیر خواهد شد و موجب سوء ظنّ و سوء تفاهم و عکس العمل نامطلوب نسبت به امر مبارک خواهد گردید.  این قبیل انتشارات احتمالاً به ایجاد مفهومی نادرست از هدف واقعی و پیام حقیقی و خصایص اساسی امر مبارک منجر خواهد شد. (ترجمه)

(قسمتی از توقیع حضرت ولیّ‌امرالله مورّخ ۱۰ ژانویه ۱۹۲۶ خطاب به دو محفل ملّی)[۲۰]

به خصوص از کلّیّۀ محافل ملّی تمنّا می‌نمایم که توجّه فوری و جدّی خود را به این مسئلۀ خطیر معطوف دارند و طرق و وسایلی تدبیر نمایند که مظالم وارده بر جامعه را به نحوی کامل به اطّلاع عموم رسانند.  آن محافل را متذکّر می‌دارم که آنچه منتشر می‌شود باید صحیح، محکم و در عین حال عاری از اهانت باشد. (ترجمه)

(قسمتی از توقیع حضرت ولیّ‌امرالله مورّخ ۲۲ آوریل ۱۹۲۶ خطاب به احبّای غرب)[۲۱]

 

[احبّا] باید از وابستگی به فعّالیّت‌های سیاسی ملّت‌های خود و از سیاست‌‌های دول متبوعۀ خود و از توطئه‌ها و برنامه‌های احزاب و گروه‌های سیاسی لفظاً و عملاً اجتناب نمایند.  در این‌چنین مناقشاتی نه ملامت کنند و نه جانب‌داری نمایند، نه به پیشبرد طرحی کمک کنند و نه خود را به نظامی وابسته بدانند که منافی با مصالح اتّحاد و مودّتی است که حفظ و ترویجش در جهان هدف بهائیان می‌باشد.  باید مراقب باشند و اجازه ندهند که ابزار دست سیاست‌مداران ناصالح قرار گیرند و یا در دام دسیسه‌گران و فریب‌کاران در بین هم‌وطنان‌شان گرفتار شوند. (ترجمه)

(قسمتی از توقیع حضرت ولیّ‌امرالله مورّخ ۲۱ مارس ۱۹۳۲ خطاب به دو محفل ملّی)[۲۲]

 

امّا فرد در یک مورد می‌تواند از نظام‌ اجتماعی و سیاسی جاری انتقاد کند بدون آنکه لزوماً مجبور باشد از هیچ ‌یک از رژیم‌های موجود جانب‌داری یا با آنها مخالفت نماید و آن همان روشی است که حضرت ولیّ‌امرالله در کتاب خود تحت عنوان "هدف نظم بدیع جهانی" اتّخاذ فرموده‌اند.  انتقادات آن حضرت از اوضاع جهان علاوه بر آنکه حالتی بسیار عمومی دارد انتزاعی است به این معنا که بجای محکوم کردن سازمان‌های رسمی موجود، به نحوی عمیق‌تر عقاید اساسی و مفاهیمی را که عامل تأسیس آن سازمان‌ها بوده تجزیه و تحلیل می‌کند.  این روش چون صرفاً نگاهی عُقَلایی و فلسفی به مسئلۀ بحران سیاسی جهان است مانعی ندارد که شما نیز در صورت تمایل چنین رویّه‌ای را اتّخاذ کنید، رویّه‌ای که شما را بی‌درنگ از عرصۀ سیاست‌های عملی به حیطۀ تئوری‌های سیاسی منتقل می‌سازد.  امّا با توجّه به این واقعیّت که مرز مشخّصی بین تئوری و عمل وجود ندارد باید فوق‌العاده مراقب باشید که از چنین روشی بی‌محابا استفاده ننمایید. (ترجمه)

(از نامۀ مورّخ ۲ مارس ۱۹۳۴ از طرف حضرت ولیّ‌امرالله خطاب به یکی از احبّا)[۲۳]

 

ترجمۀ منتخباتی از دستخط‌هایی که توسّط و یا از طرف بیت العدل اعظم صادر شده است۱

 

اهداف جهان‌شمول دیانت بهائی و رعایت عناصر مختلف چارچوب عمل برای پیروان حضرت بهاءالله در شرایط جهان امروز ممکن است چنین ایجاب نماید که بهائیان در مواردی از مشارکت در بعضی فعّالیّت‌ها احتراز نمایند، از اظهار نظر در برخی از مسائل خودداری ‌کنند و یا ابراز منویّات قلبی و احقاق حقوق را با روش‌های مخصوص خود دنبال نمایند و مسلّماً این‌ کار را بدون کوچک‌ترین انتقاد از خواسته‌ها، فعّالیّت‌ها و یا روش‌های دیگران انجام می‌دهند.

(از نامۀ مورّخ ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۱ از طرف بیت العدل اعظم خطاب به سه نفر از احبّا)[۲۴]

 

نظر آن خواهر ارجمند در بارۀ اینکه لحن مقالات نویسندگان بهائی در دفاع از امر مبارک نباید توهین‌آمیز باشد البتّه صائب است.  احبّا باید توجّه خود را به بهبود خدمات شخصی خود تمرکز دهند و با پرهیز از عیب‌جویی به حفظ اتّحاد و هم‌بستگی کامل جامعه که در حال حاضر عاملی حیاتی محسوب می‌شود بپردازند.  افراد آزاد هستند که راجع به این موضوع مشورت نمایند و با رعایت احترام و ادب نظرات و پیشنهادات خود را با نویسندگان مقالات در میان گذارند.

(از نامۀ مورّخ ۱۸ ژوئیه ۲۰۱۰ از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا)[۲۵]

 

در عین حال که حضرت بهاءالله پیروان خود را نصیحت می‌فرمایند که گفته‌ها و نوشته‌های مردمان را با انتقاد و عیب‌جویی نبینند بلکه با فکر باز و با شفقت و محبّت به عقاید متنوّع بنگرند، ولی تصریح می‌فرمایند که با حملات عمدی به امر الهی باید با روشی کاملاً متفاوت مقابله شود:

 

بر جمیع نفوس حتم است که بر ردّ من ردّ علی اللّه آنچه قادر باشند بنویسند کذلک قدّر من لدن مقتدر قدیر چه که الیوم نصرت حقّ به ذکر و بیان است نه به سیف و امثال آن کذلک نزّلنا من قبل و حینئذ ان انتم تعرفون فوالّذی ینطق حینئذ فی کلّ شیء بأنّه لا اله الّا هو که اگر نفسی در ردّ من ردّ علی اللّه کلمه‌ئی مرقوم دارد مقامی به او عنایت شود که جمیع اهل ملأ اعلی حسرت آن مقام برند.

 

این نکته که امر مبارک به نحو روزافزونی هدف حملات گوناگون از داخل و خارج جامعه خواهد بود در آثار حضرت ولیّ‌امرالله به طور گسترده‌ای مورد توجّه قرار گرفته است.  با اشاره به "قوایی که مقدّر است با امر مقدّس الهی مقابله نمایند" (ترجمه) حضرت ولیّ‌امرالله ده‌ها سال قبل بروز مشکلاتی را پیش‌بینی فرمودند که امروز برای بهائیان بخصوص احبّائی که در گروه‌های بحث اینترنتی شرکت دارند، ایجاد نگرانی می‌کند:

 

این قوا نه تنها با روح نافذ و نبّاض امر مبارک به مخالفت خواهند پرداخت بلکه به مؤسّساتی که مجاری، ابزار و تجسّد آن روح‌اند نیز هجوم خواهند نمود زیرا هر چه اختیاراتی که حضرت بهاءالله در جامعۀ مشترک المنافع بهائی آتی به ودیعه نهاده‌اند نمایان‌تر شود، حملات وارده از هر گوشه بر حقایق مندمج در آن شدیدتر خواهد شد. (ترجمه)

در چنین وضعی، حضرت ولیّ‌امرالله توجّه ما را به وظیفۀ روشنی که این موقعیّت برای اعضای جامعۀ بهائی ایجاد می‌نماید جلب فرموده‌اند:

 

هیچ فرصتی را که دشمنان بالقوّۀ امر الله، اعمّ از روحانیون یا غیره پیش آورند نباید از دست داد بلکه باید با زبانی ملایم و دور از تحریک، مقاصد و مبانی عالیۀ آیین الهی را ارائه نمود، از منافع آن دفاع کرد، عمومیّت آن را اعلام نمود، ماهیّت وراطبیعی، فراملّی، و غیر سیاسی مؤسّساتش‌ را تأکید کرد.... (ترجمه)

 

اشارات حضرت ولیّ‌امرالله به روحی که باید بر پاسخ‌‌های احبّا حکم‌فرما باشد مبتنی بر بینشی است که در بسیاری از آثار حضرت عبدالبهاء مشاهده می‌شود:

 

باید در وقت وقوع این امتحانات قدم ثبات بنمایید و صبر و تحمّل کنید و بالعکس به نهایت محبّت و مهربانی مقاومت نمایید اذیّت و جفای ایشان را مانند حرکات صبیان بینید و به هیچ وجه اهمّیّت ندهید زیرا عاقبت نورانیّت ملکوت بر ظلمانیّت ناسوت غالب گردد....

 

احبّا برای رهایی از تألّمی که طبیعتاً گاه‌گاه می‌تواند در اثر توهین به آیینی که به آن عشق می‌ورزند حاصل شود، و هم‌چنین از وسوسۀ واکنشی نامناسب نسبت به آن، تأمّل و تعمّق در این بینش را کمکی مؤثّر خواهند یافت.  برای تصحیح نظر‌یّات غلطی که در بارۀ آیین بهائی عمداً توسّط دشمنان امر الله ارائه می‌گردد، وظیفۀ ما آن است که تعالیم حضرت بهاءالله را به نحوی قانع‌کننده و مؤدّبانه ولی قاطعانه و متّکی بر دلائل عقلی ارائه دهیم.  پس از آن، مسئولیّت بر عهدۀ مستمعین ما خواهد بود تا بر اساس هر علاقه و انگیزه‌ای که دارند، پاسخ‌ بهائیان را با همان روح ادب و بی‌طرفی بررسی کنند.  اگر احبّا پا را فراتر نهند و به مباحثات تندخویانه بپردازند، چه رسد به اینکه شخصیّت دیگران را زیر سؤال برند، بدین معنی خواهد بود که از حدّ و مرزی که دفاع مشروع از امر الهی را از مشاجره و مجادله جدا می‌سازد عبور کرده‌اند.

 

چون شرایط بسیار متفاوت است، مسئولیّت باید به عهدۀ هر فرد بهائی باشد که تشخیص دهد که این حدّ و مرز بر حسب موقعیّت خاصّ چیست.  تحت اکثر شرایط، به نظر می‌رسد که سعی یک بهائی برای دفاع از مؤسّسات یا اعضای جامعه در مقابل این نوع تهمت‌های بی‌پروایی که وجه مشترک انحطاط اخلاقی اجتماع معاصر و شاخص بسیاری از سخنان منتقدین کنونی امر مبارک شده بسیار بیهوده خواهد بود.  به همین نحو، کشیده شدن احبّا به مباحثه در بارۀ موضوع‌هایی که بر اساس مندرجات آثار مبارکه فقط با گذشت زمان روشن خواهد شد — مانند حکمتِ دستور حضرت بهاءالله بر محدود نمودن عضویت بیت‌ العدل اعظم به مردان یا مقتضیات کامل الواح مبارکۀ وصایا، و یا فرایند تکوین جامعۀ مشترک المنافع بهائی، احیاناً باعث خواهد شد که توجّه از مسائل واقعی و فوری منحرف گردد.  این قبیل گمانه‌زنی‌ها به راستی می‌تواند دلیل اصلیِ این باشد که چرا دشمنان امر با چنین شدّت و حدّتی این گونه مواضیع را دنبال می‌کنند.

 

علاوه بر اصول روحانی‌ای که باید تعیین‌کنندۀ رفتار بهائی در این گونه مسائل باشد، هم‌چنین بسیار مهم است که همواره عکس‌العملی را در نظر داشته باشیم که بحث در بارۀ مسائل مناقشه‌برانگیز، به خصوص در بارۀ مسائل مربوط به دین، در خوانندگان و یا شنوندگان معمولی به وجود می‌آورد.  اکثریّت جویندگانِ خوش‌نیّت در عین حال ‌که یک بحث زنده و پرشور و به ویژه توضیح مسائل مهم را ارج می‌نهند، طبیعتاً از روح مجادله گریزانند. (ترجمه)

(از مجموعۀ "دفاع از امر الله در برابر مخالفین"، مورّخ ۲۲ نوامبر ۱۹۹۹ از بیت العدل اعظم)[۲۶]

 

جای تعجّب‌ نیست که استنباط‌ و ابراز برداشت‌های افراد بهائی از تعالیم الهی متفاوت و گاهی ناقص می‌باشد.  این تفاوت‌ها صرفاً گواهی است بر وسعت تغییری که این ظهور اعظم باید در درک بشری ایجاد نماید.  از بحث و گفتگو در بارۀ تعالیم الهی در بین بهائیانی با بینش‌های مختلف، با صبر و مدارا و با فکری باز و بی‌غرض، درکی عمیق‌تر حاصل می‌گردد امّا پافشاری مصرّانه بر نظرهای شخصی می‌تواند به مشاجره و اختلافی منجر شود که نه تنها برای روح هم‌بستگی و همکاری بهائی بلکه برای نفس تحرّی حقیقت نیز زیان‌آور می‌باشد. (ترجمه)

(از مرقومۀ مورّخ ۸ فوریه ۱۹۹۸ از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا)[۲۷]

 

بیت العدل اعظم ملاحظه فرموده‌اند که شما از بعضی از مطالب مطروحه در یک گروه بحث الکترونیکی‌ که اخیراً عضو آن شده‌اید نگران هستید.  گروه‌های بحث الکترونیکی پدیده‌های جدیدی هستند که می‌توانند برای ارتباط بین مردم و برای تبلیغ امر الله بسیار مفید باشند امّا همان طور که واقفید می‌توانند مشکلات پردامنه‌ای نیز ایجاد کنند.  استفاده از ایمیل مستلزم تعدیلی در استنباط و برداشت است.  مباحثات در بین بهائیان در گذشته بین گروه‌هایی از دوستان شفاهاً و در محیطی خصوصی یا در مدارس تابستانه و سایر جلسات بهائی و یا در مکاتبات بین افراد صورت می‌گرفت.  مسلّماً در این ارتباطات اظهارات نادرست زیادی مطرح می‌شد و همۀ اظهار نظرها آن طور که باید و شاید متعادل نبودند؛ بسیاری از آنچه بیان می‌شد به اشتباه درک می‌گردید.  چرا که به هر حال همۀ احبّا دانش عمیقی از تعالیم امری ندارند و واضح است که حتّی داشتن مناقب علمی نیز ضامن درکی صحیح نسبت به امر الهی نیست.  قبل از پیدایش ایمیل چنین گزاف‌کاری‌ها ماهیّتی‌ گذرا و گسترشی محدود داشت.  اکنون همان نوع مباحثات در بین صد نفر یا بیشتر که غالباً یکدیگر را نمی‌شناسند پخش می‌شود و اطّلاعات به شکلی است که از سخن بادوام‌تر است و می‌تواند با فشار یک دکمه در بین خوانندگان بسیاری منتشر گردد.  بنا بر این کسانی که در این مباحثات شرکت می‌کنند نیازمند سطح جدیدی از انضباط شخصی هستند.  چنین بحث‌هایی در بین بهائیان مستلزم خویشتن‌داری و خلوص نیّت، و نیز صمیمیّت، صراحت و صداقت است. (ترجمه)

(از نامۀ مورّخ ۱۶ فوریه ۱۹۹۶ از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا)[۲۸]

از همه مهم‌تر بحث در فضای مجازی نیز، همانند هر تفحّصی که بهائیان در بارۀ اعتقادات و رسوم آیین خود به عمل می‌آورند، فقط وقتی به مصالح امر الله و اعضای جامعه کمک خواهد کرد که در چارچوب تعالیم بهائی و حقایق نهفته در آن انجام شود.  تلاش برای مذاکره در بارۀ امر الهی با بی‌اعتنایی نسبت به هدایات مندمج در تعالیمِ آن، به وضوح از نظر منطقی متناقض خواهد بود. (ترجمه)

(از نامۀ مورّخ ۱۹ مه ۱۹۹۵ از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا)[۲۹]

 

میزان تأثیر این نوع تکنولوژی در پیشبرد کار امر الله همان طور که به خوبی می‌دانید، البتّه منوط به نحوۀ استفاده از آن است.  تکنولوژی به عنوان وسیله‌ای برای تبادل نظر بین بهائیان، شرکت‌کنندگان را ملزم می‌دارد تا همان شرایط اعتدال، خلوص و ادبی را رعایت کنند که در هر نوع مباحثۀ دیگری ملزم به مراعات آن هستند.

 

در مقایسه با شرایطی که روح اتّحاد با بهره‌مندی از تماس شخصی مستقیم و تعامل اجتماعی تقویت می‌شود، سهولت استفاده و غیر شخصی بودن نسبیِ رسانۀ الکترونیکی از جهاتی نیازمند حتّی سطح بالاتری از انضباط و خویشتن‌داری است.  بهائیان به منظور دست‌یابی به یک چنین روح اتّحادی، بدون شک مایل خواهند بود که با ارائۀ متون بهائی و بحث در بارۀ آنها، فرایندهای مشورتی را تقویت کنند.  نفس این عمل خود اثر دیگری در بر خواهد داشت یعنی عطفِ توجّه به چارچوب اعتقادات بهائی. (ترجمه)

(از نامۀ مورّخ ۱۹ مه ۱۹۹۵ از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا)[۳۰]

 

حضرت بهاءالله به ما هشدار می‌دهند که "زبان ناریست افسرده و کثرت بيان سمیّ است هلاک‌کننده" و در توضیح این نکته اشاره می‌فرمایند که "نار ظاهری اجساد را محترق نمايد و نار لسان ارواح و افئده را بگدازد.  اثر آن نار به ساعتی فانی شود و اثر اين نار به قرنی باقی ماند."  آن حضرت در تشریح چارچوب آزادی بیان، مجدّداً "اعتدال" را توصیه می‌فرمایند، "انّ البيان جوهر يطلب النّفوذ و الاعتدال امّا النّفوذ معلّق باللّطافة و اللّطافة منوطة بالقلوب الفارغة الصّافية و امّا الاعتدال امتزاجه بالحکمة الّتی نزّلناها فی الزّبر و الألواح."

 

وقت گفتنِ یک مطلب نیز با اینکه چه چیز و چگونه باید گفته شود ارتباط دارد زیرا برای ذکر هر مطلبی، مانند همۀ امور دیگر، زمان مناسبی وجود دارد.  حضرت بهاءالله این مفهوم را با جلب توجّه به این اصل مهم تأکید فرموده‌اند، ’لا کلّ ما یعلم یقال و لا کلّ ما یقال حان وقته و لا کلّ ما حان وقته حضر اهله.‘

 

بیان و گفتار پدیده‌ای است قدرت‌مند.  آزادی بیان هم قابل تحسین است و هم مایۀ بیم.  بیان و گفتار مستلزم قضاوت دقیق است زیرا هم کاستی و هم فزونی آن می‌تواند عواقب شومی به بار آورد.  از این جهت در نظام حضرت بهاءالله حدود و موازین لازم برای استفادۀ سودمند از آزادی بیان در راه ترقّی و تعالی اجتماع وجود دارد.  بررسی دقیق اصول مشورت بهائی و ترتیبات رسمی و غیر رسمی برای به کار‌گیری این اصول بینش‌های جدیدی در خصوصیّات آزادی بیان ارائه می‌دهد. (ترجمه)

(از نامۀ مورّخ ۲۹ دسامبر ۱۹۸۸ بیت العدل اعظم خطاب به احبّای ایالات متّحده)[۳۱]

 

به ویژگی‌های خارق‌العادۀ بیان و گفتار بر می‌گردیم.  محتوا، لحن، سبک، سنجیدگی، حکمت و به ‌موقع ‌بودن از جمله عوامل مؤثّر در تعیین پیامدهای خیر یا شرّ گفتار است.  در نتیجه لازم است احبّا همواره از اهمّیّت قدرت بیان که انسان را از سایر موجودات زنده متمایز می‌سازد آگاه باشند و آن را خردمندانه به کار برند.  مساعی آنان در رعایت چنین انضباطی، موجب تولّد آداب و ضوابط جدیدی برای ادای کلام و ابراز بیان خواهد شد، ضوابطی که شایستۀ نوع انسانی است که به دوران بلوغ خود نزدیک می‌شود. (ترجمه)

(از نامۀ مورّخ ۲۹ دسامبر ۱۹۸۸ بیت العدل اعظم خطاب به احبّای ایالات متّحده)[۳۲]

 

بهائیان موظّف‌اند که با هوش‌مندی و درایت از امر الهی پیروی نمایند.  در تلاش برای رسیدن به این درجه از بلوغ، احبّا به طور قطع مرتکب اشتباهاتی خواهند شد و لازمۀ این کار خضوع و خشوع و اغماض از جانب همۀ افراد ذی‌ربط است تا چنین مسائلی موجب اختلاف و مجادله در بین احبّا نگردد. (ترجمه)

(از مرقومۀ مورّخ ۷ اکتبر ۱۹۸۰ از طرف بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا)[۳۳]

 

 

 

 

 

١ استثنا: شماره‌های ۲۴ و ۲۵ از دستخط‌های بیت العدل اعظم استخراج شده که اصل آن به فارسی است