پیام ۱۹ مارس ۲۰۱۸
لبههای اولیه
ترجمهای از
نامۀ دارالانشاء بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا
(هیئت بینالمللی ترجمه به زبان فارسی)
۱۹ مارس ۲۰۱۸
ارسال از طریق الکترونیکی
دوست عزیز روحانی،
مرقومۀ … شما حاوی سؤالاتی در مورد قوّۀ تبیین آن معهد و نهایی بودن ترجمههای حضرت شوقی افندی به بیت العدل اعظم واصل گشت. مقرّر فرمودند به شرح زیر مرقوم گردد.
اشتیاق شما برای احراز درکی روشن از این مواضیع قابل تقدیر است. سؤال نمودهاید که آيا بيت العدل اعظم برای انجام وظيفۀ تشریع خود قابلیّت خاصّی جهت تبيين آثار را داراست. برای روشن شدن اين سؤال توصيه میشود چند نکتۀ اساسی مورد نظر قرار گيرد. شما در مکاتبۀ خود، به نامۀ مورّخ ۷ دسامبر ۱۹۶۹ بیت العدل اعظم خطاب به یکی از احبّا اشاره میکنید. آن نامه در قسمت مربوطه بیان میدارد ”ولیّ امر الله و بیت العدل اعظم دارای بعضی وظایف و عملکردهای مشترکی میباشند و نیز هر یک از این دو مؤسّسه در حیطهء جداگانه و متمایزی عمل میکند.“ (ترجمه) در مورد حیطۀ متمایز این دو مؤسّسه، حضرت ولیّامرالله مرقوم فرمودهاند:
… کاملاً واضح و روشن است که ولیّ امر مبیّن آیات الهی و بیت العدل اعظم واضع احکام غیر منصوصه است. تبیینات ولیّ امر الله که در حوزۀ اختیارات خویش عمل مینماید، همان مرجعیّت و الزام اجرایی را دارد که قانونگذاریهای بیت العدل اعظم، مؤسّسهای که امتیازات و اختیارات منحصر به فردش اظهار و اعلان قضاوت نهایی در مورد قوانین و احکامی است که حضرت بهاءالله بالصّراحه نازل نفرمودهاند. هیچ یک از این دو مؤسّسه نمیتواند به قلمرو مقدّس و مقرّر دیگری تعدّی نماید و هرگز نیز تعدّی نخواهد کرد. هیچ یک سعی در تضعیف اختیارات مخصوصه و مصرّحهای که از جانب حقّ به هر یک اعطا شده نخواهد نمود. (ترجمه)
در بارۀ همان موضوع، در نامۀ مورّخ ۶ ژوئیه ۱۹۳۵ از جانب حضرت شوقی افندی خطاب به یکی از احبّا چنین نگاشته شده است: ”درست همانطور که تبیین آثار از اختیارات و امتیازات انحصاری ولیّ امر الله است به همین نحو نیز تشریع توسّط حضرت بهاءالله صرفاً به بیت العدل عمومی اعطا شده است. بدین ترتیب بین اختیارات تشریع و تبیین تمایزی آشکار موجود است هرچند هر دو رابطهای نزدیک دارند. “(ترجمه)
باید در نظر گرفت که منظور از تبيين موثّق و تشريع چيست. تبیینات حضرت عبدالبهاء و حضرت ولیّامرالله ملهم به الهامات الهی و بیان معنای کلمة الله است. ولی تشريع ملهمۀ بيت العدل اعظم بیان معنای کلمة الله نیست بلکه در مواردی که نصوص نازله و تبیینات موثّق صریح نباشد اظهار میدارد که چه بايد کرد. این توضیحات جنبۀ تشریح دارد نه تبیین. همانطور که بیت العدل اعظم در نامۀ مورّخ ۹ مارس ۱۹۶۵ خطاب به یکی از محافل ملّی توضیح دادهاند:
بین تبیینات حضرت ولیّامرالله و توضیحات بیت العدل اعظم که در حین انجام وظایف خود بر اساس نصوص مبارکه باید ”… در آنچه اختلاف واقع يا مسائل مبهمه و يا مسائل غير منصوصه مذاكره نمايند“ فرقی بسیار مهم موجود است. ولیّ امر معانی و مفاهیم آثار مبارکه را روشن میکند و تبییناتش بیان حقایق است و تغییرناپذیر میباشد. به فرمودۀ حضرت شوقی افندی ”حقّ مسلّم تشریع احکام غیر منصوصۀ بهائی فقط مختصّ“ به بیت العدل اعظم است. (ترجمه) تشریعات بیت العدل اعظم که خود آن هیئت حقّ اصلاح و نسخ آن را دارد در حکم متمّم و وسیلۀ اجرای احکام الهی است. هرچند وظیفۀ تبیین به بیت العدل اعظم تفویض نشده ولیکن این هیئت مختار است که هر اقدام لازمی را برای استقرار نظم جهانی حضرت بهاءالله در عالم مجرا دارد. با در دست داشتن نصوص محکمۀ الهیّه و تبیینات مفصّلۀ حضرت عبدالبهاء و حضرت شوقی افندی توأم با نهی مطلق افراد از بیان تفسیر معتبر و تبیین ملهم و یا غصب اختیارات مقام ولایت، وحدت در اصول روحانی حفظ میگردد. وحدت اداری با مرجعیّت بیت العدل اعظم تأمین میشود. (ترجمه)
همانطور که حضرت ولیّامرالله برای ایفای مسئولیّتهای خویش از عنایت هدايت و صیانت الهی برخوردار بودند، بیت العدل اعظم نیز در آثار مقدّسه از چنین عنایتی برای انجام وظایف خود برخوردار است. این هدايت است و نه قابلیّت در تبیین موثّق که تطابق تصمیمات بیت العدل با معنی نصوص مقدّسه را تضمین میکند. حضرت بهاءالله در اشاره به امنای بیت العدل میفرمایند ”انّه يلهمهم ما يشآءِ“ همچنین حضرت عبدالبهاء میفرمایند ”ببیت عدل آنچه … تحقّق یابد همان حقّ و مراد الله است.“ و نیز میفرمایند ”همچه ملاحظه نشود که بیت العدل به فکر و رأی خویش قراری دهند استغفراللّه بیت العدل اعظم به الهام و تأیید روح القدس قرار و احکام جاری نماید زیرا در تحت وقایت و حمایت و صیانت جمال قدم است….“
بنا بر این بدیهی است که بیت العدل اعظم تبییناتی در بارۀ معنی آثار مقدّسه صادر نمیکند، معذلک حضرت بهاءالله میفرمایند ”آنچه از حدودات در کتاب بر حسب ظاهر نازل نشده باید امنای بیت عدل مشورت نمایند آنچه را پسندیدند مجری دارند.“ و حضرت عبدالبهاء تشریح فرمودهاند که ”آن اعضا [بیت العدل اعظم] در محلّی اجتماع کنند و در آنچه اختلاف واقع یا مسائل مبهمه و یا مسائل غیر منصوصه مذاکره نمایند.“ مضافاً حضرت شوقی افندی در توقیع ”دور بهائی“ مرقوم نمودهاند که مسئولیّت مشترک بیت العدل اعظم و حضرت ولیّامرالله حفظ ”وحدت“ پیروان این آیین نازنین و صیانت ”اصالت و انعطافپذیری تعالیمش“ میباشد. و حضرت عبدالبهاء میفرمایند که ”استنباط و استخراج افراد علما را حکمی نه مگر آنکه در تحت تصدیق بیت عدل درآید.“ لذا طبیعتاً برای تحقّق مسئولیّتهایی که خداوند به آن معهد محوّل فرموده و به منظور وصول به استنتاجات ملهمه در این باره که احبّا در مواردی که معنای نصوص مقدّسه صریح نباشد چه باید کنند، بیت العدل اعظم به دقّت و به نحوی مبسوط هم آثار مقدّسه و هم تقریرات حضرت شوقی افندی را در بارۀ هر موضوع مطالعه نموده سپس تصمیم میگيرند.
امّا راجع به سؤال دوم شما در خصوص ترجمههای حضرت ولیّامرالله، شما بدواً به عبارات ذیل از پیام بیت العدل اعظم مورّخ ۱ اکتبر ۱۹۶۳ خطاب به بهائیان عالم اشاره نمودهاید ”کلمۀ منزلهاش با اصالت اوّلّیهاش که با تبيينات ملهم به هدايت الهی توسّط حضرت عبدالبهاء و حضرت ولیّامرالله بسط و توسعه يافته است از باورها و عقاید بشرساخته، استنباطات غیر موجّه و تبیینات ناموثّق ثابت و مبرّی باقی میماند.“ (ترجمه) سپس سؤال کردهاید که اگر ترجمههای حضرت ولیّامرالله تبیین موثّق است و ”ثابت و مبرّی“ باقی میماند پس چطور میتوان جملۀ موجود در نامۀ ۱۴ اوت ۱۹۳۰ از طرف حضرت ولیّامرالله را توجیه کرد که ”حضرت شوقی افندی حتّی ترجمههای خودشان را ترجمۀ نهایی نمیدانند“. بررسی دقیق جملۀ فوقالذّکر از نامۀ ۱ اکتبر ۱۹۶۳ مشخّص میکند که ”کلمۀ منزلهاش“ است که ”ثابت و مبرّی باقی میماند“. به علاوه این جمله به ”تبیینات“ حضرت عبدالبهاء و حضرت شوقی افندی اشاره میکند نه به ترجمهها.
اگرچه ترجمههای حضرت ولیّامرالله تا حدّ زیادی با خود تبییناتی را در مورد منظور و هدف صاحب نصّ همراه دارد امّا بین تبيين و ترجمه تفاوتی موجود است. بیت العدل اعظم در نامۀ مورخ ۸ دسامبر ۱۹۶۴ خطاب به یکی از احبّا توضیحات ذیل را در مورد ترجمه مرقوم نمودهاند:
… انتقال دقیق معنا و ملاحت و حلاوت عبارتی از یک زبان به زبان دیگر غالباً غیر ممکن است، فقط میتوان کوشید که تا حدّ امکان به آن کمال ممتنع و محال نزدیک شد. حتّی حضرت ولیّ محبوب امر الله ما که مهارتشان در این هنر در حدّ نبوغ بود، ترجمۀ خود را از ”کتاب ایقان“ به عنوان ”تلاشی دیگر در جهت معرّفی این کتاب که در بین آثار مؤسّس آیین بهائی تقدّمی بینظیر دارد به عالم غرب به زبانی هر چقدر هم نارسا“ توصیف نموده و اظهار امیدواری فرمودهاند ”که مساعی دیگران را در حصول به هدفی که بالمآل ممتنع و محال محسوب است، یعنی ترجمه شایستۀ بیانات بیمثیل حضرت بهاءالله، اعانت نماید.“
ترجمه، و نیز تبيين، مطلق و يا منحصر به یک معنا نيست، سطوح بسیاری از معنا و ترجمههای گوناگونی میتواند وجود داشته باشد. در حقیقت حضرت شو قی افندی برخی اوقات قطعاتی را که خود از قبل ترجمه کرده بودند مجدّداً ترجمه میفرمودند و بدین ترتیب قطعاتی با ترجمههای متفاوت، هر دو از قلم حضرت ولیّامرالله، موجود است. با اطمینان نمیتوان گفت که آیا نسخۀ بعدی از نظر حضرت ولیّامرالله به عنوان بهبود نسخۀ اوّل تلقّی میشود یا صرفاً یک شقّ ثانی ترجمه است. ولی در هر صورت، جای تعجّب نیست که حضرت شوقی افندی حتّی ترجمههای خودشان را به عنوان ترجمۀ نهایی تلقّی نمیفرمودند. اگر زمانی بیت العدل اعظم با اين سؤال مواجه شود که آیا یکی از ترجمههای حضرت شوقی افندی را میتوان تعدیل نمود، آن وقت تبیینات موجود در آن ترجمۀ حضرتش را نادیده نخواهد گرفت.
بیت العدل اعظم در اعتاب مقدّسۀ علیا مزید تأیید و توفیق شما را در سبیل خدمت به امر مبارک از آستان جمال اقدس ابهی مسئلت مینمایند.
با تقدیـم تحیّات
دارالانشاء بیت العدل اعظم